از ماست که بر ماست: به بهانه مرگ دختر جوان در حمله پلیس به یک مهمانی

24 09 2011

پلیس که به نظر می رسد هیچ وظیفه دیگری جز ایجاد رعب و وحشت و ارعاب جوانان این مملکت ندارد این بار با یورش به آپارتمانی که تعدادی جوان در آن مشغول تفریح بودند موجب مرگ دختری جوان را که قصد داشت از بالکن فرار کند فراهم آورد.

در اینجا روی سخنم با پلیس نیست که به هر حال تا سقوط رژیم رعب و وحشت خامنه ای به نظر می رسد وظیفه ای جز گزمگی ندارند و به جای جلوگیری از قتل وغارت وآن چیزهایی که وظیفه واقعی پلیس است طرح شکار یک مشت جوان بخت برگشته را از چند روز قبل می ریزند و چنان وحشتی ایجاد می کنند که نتیجه اش معلوم است.

حرفم با ساکنان محترم آن آپارتمان است که در گوشه و کنار کشورمان کم نیستند. من نمی گویم ایجاد سر و صدا و مزاحمت صوتی برای همسایه چیز خوبی است ولی خدا وکیلی شما هم در قتل این دختر سهیم هستید که به نیروی انتظامی شکایت کرده اید. بابا خودتون تذکر می دادین. یانهایتا پنیه توی گوشتون می ذاشتین تا این چند ساعت مهمانی هم بگذره. آخه جوون بدبختی که نه اجازه داره تو خیابون بیاد و نه کلاب و مشروب فروشی هست که اونجا بره و نه رستورانی که بتونه بزنه و برقصه و خوش باشه باید چیکار کنه؟


کارها

Information

5 responses

24 09 2011
jalal

بسيج و پليس اين مملکت منهاي پرسنل وظيفه از بچه مفعولهاي عقده اي تشکيل شده که ازديدن ترسيدن مردم فکر ميکنند خيلي مهم وبا ابهت هستند وعملا ازترساندن مردم لذت ميبرند حال که خود ترسوترين وبي مقدارترين بيماران رواني جامعه هستند اين کثافتها را بايد درکوه آتشفشان ريخت تا دنيا از لوث وجودشان پاک شود وملت پليدي که براي ديدن اعدام يک بچه 4 صبح ازخانه بيرون ميايدولي تخم ندارد دربرابر جنايات واختلاس کلان حتي يک تظاهرات کوچک بکند …حيف است که اکسيژن هوا را هدر بدهد ولياقتش اين مرگ تدريجي جمهوري اسهاليست

25 09 2011
مرگ دختر جوان هنگام فرار از دست پلیس رژیم اسلامی « جهان زن

[…] ماست: به بهانه مرگ دختر جوان در حمله پلیس به یک مهمانی امین مهاجر پلیس که به نظر می رسد هیچ وظیفه دیگری جز ایجاد رعب و […]

25 09 2011
saeed

با تاسف بسيار از اين اتفاق ؛ اما بسياري از جوانان ما نيز ياد نگرفته اند كه بدون ايجاد مزاحمت براي ديگران شادي كنند و تفريح و شادي آنها برابر با آزار و اذيت ديگران ميشود كه در هيچ جامعه آزاد و دمكراسي و در هيچ دين و مذهبي پذيرفته نيست و درآمريكا و اروپا هم با آن برخورد ميكنند.
بنده از نزديك شاهد مورد مشابه بوده ام .هنگامي كه با صداي گوش خراش موزيك و سوت و عربده هاي آنچناني تا ساعت سه و چهار صبح مواجه ميشوي آن هم نه يك شب كه چند شب آن هم در آپارتمانهاي قلك و چسبيده به هم شهرهاي بزرگ كه صداي عطسه همسايه را هم ميشنوي و هنگاميكه كه بچه كوچك داري كه از آن هياهو وحشت ميكند و هنگاميكه در خانه بيمار عصبي وداراي تشنج داري و هنگامي كه تو بايد صبح زود از خانه براي كار خارج شوي وهنگامي كه به تذكر هاي چندين باره تو و ديگر همسايه ها نه تنها توجهي نمي كنند بلكه با وقاحت و بي ادبي پاسخت را ميدهند حال تو بگو در اين مملكت شير تو شير چه بايد كرد؟

25 09 2011
man

این خبر واقعا ناراحت کننده است اما حرف شما هم درست نیست…من زمانیکه در ایران زندگی می کردم واقعا در همسایگی مان از سروصدای وحشتناک این نوع میهمانی ها و پارتی ها در عذاب بودم البته هیچوقت پلیس خبر نکردیم ولی واقعا از ناچاری از ته دل بهشون فحش و نفرین می دادیم که چندین ساعت و حتی تا نصف شب برای اندکی شادی خودشان مزاحم خواب و آرامش همسایه ها می شدند و هیچوقت هم معذرت خواهی نمی کردند.هرچه هم همسایه نزدیکتر بودیم این تجربه وحشتناکتر بود بخصوص وقتی طبقه بالای ما بودند صدای صندلهای زنان موقع رقص چند ساعته و صدای موسیقی گوشخراش اعصاب خورد کن بود…ولی در اروپا بسیار به ندرت اتفاق میوفته که مردم اینطور با ایجاد سرو صدا و موسیقی همسایگان رو آزار بدهند و اگر در اروپا هم اینقدرهمسایه آزاری بکنند قطعا همسایه ها پلیس خبر می کنند پس از مردم ایران ایراد نگیرید که پلیس خبر کردند.

25 09 2011
امین مهاجر

دوستان عزیز؛ من هم اعتقاد دارم که نباید برای همسایه مزاحمت ایجاد کرد. من نیز اعتقاد دارم که جوانان ما ممکن است مراعات خیلی از همسایه ها را نکنند. اما نظام پلیسی و وحشی جمهوری اسلامی را با غرب و اروپا مقایسه نکنید. در اروپا در صورت شکایت همسایه، به خانه فرد مراجعه کرده و به او تذکر می دهند و در صورت تکرار، جریمه نقدی و دادگاه و مواردی از این قبیل خواهد بود. اما در ایران چرا جوانها آنقدر از پلیس وحشت دارند که حاضرند جان خود را به خطر انداخته و از بالکن بپرند اما به دست پلیس آنهم از نوع امنیت آن نیفتند؟ چون دیده و شنیده اند که مشتی دیوانه در خلوتگاه بازداشتگاه با هم سن و سالهای آنها چه ها که نکرده اند. پس در چنین حالتی من طرح مسئله کرده ام و گفته ام که از پلیس و نظام پلیسی ایران نمی توان انتظار حل مسئله را داشت و ما مثل اعضای یک خانواده باید مشکلاتمان را خود را حل کنیم چون پلیس سرکوبگر نظام فقط در صدد ارعاب و وحشت و شکنجه و تجاوز است. یک نکته دیگر اینکه در غرب و اروپا دیسکوهای پر صدا و صدایی هستند که تا نیمه شب هم فعالیت می کنند در نتیجه جوانی که نیاز به تفریح و تخلیه انرژی دارد به انجا می رود. اما در کشوری که همه چیز را محدود کرده اند و حتی رستوران های بی سر و صدا نیز باید مثل حکومت نظامی بعد از 12 شب تعطیل کنند شما چه انتظاری از مشتی جوان بدبخت دارید جز اینکه توی خانه همدیگر جمع شده و تفریح کنند.

برای saeed پاسخی بگذارید لغو پاسخ